۱۶ تیر ۱۳۸۷

لذت موسیقی

نمیدانم امشب چه شوری به سرم زده است। خیلی دچار خیالات عاشقانه شده ام. یک مجموعه آهنگ به زبان های مختلف دارم که از شنیدن هر روز آن خسته شده بودم. ولی امشب بعد از اینکه یک کارخانگی برادرم را با مشکلات زیادی دیدم ، ناگهان حالم بطور غیر منتظره ای بهم خورد و حالت مغمومی برایم دست داد.اشک در چشمانم حلقه زده بود . دفعتا به گذتشه های پر از خطا و اشتباهات برگشتم و تعهد کردم که دیگران را از این بی توجهی بر حذر دارم تا بعد ها حسرت آن روز ها را نخورند . اما بعد از شنیدن چند آهنگ از این مجموعه خسته کن همیشگی ام دوباره چنان به خیالات عاشقانه ، لذتبخش و خوش فرو رفتم که کم مانده بود به رقص بپردازم. پدرم از بس که این صدای موسیقی لامذهب بلند بود ، تعجب کرد که این پسر کاملا آرام چطور دفعتا این طور مست شد. نکند شراب نوشیده باشد. شاید این تاثیر موسیقی باشد که روح آدم را گاهی تسخیر میکند وشاید هم مستی جوانی؟ شما چی فکر میکنید؟ آیا گاهی دچار این خیالات ترکیبی شده اید؟

هیچ نظری موجود نیست: