۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۱

میدان هوایی استانبول ، ترکیه






سفرنامه سویدن ، قسمت دوم

ساعت 04:30 عصر رسیدیم به میدان هوایی استانبول ترکیه.استانبول از بالا شهر سبز و زیبایی به نظر میرسید. دیزاین خانه ها خیلی جالب و کلاسیک مینمودند.بعد از طی مراحل پاسپورت ها رفتیم داخل ترمینل شدیم تا کمی اطراق کنیم و نفسی بگیریم. این طرف و آنطرف رفتیم تا جای آرامی با انترنت رایگان پیدا کنیم اما ترک ها را نا آرام تر از خود ما یافتیم. همه مشغول صحبت در باره سفر ، تجارت و زندگی شان بودند. بالاخره یک چوکی پیدا شد و هرکس نیز لمید و منتظر پرواز دوم شد. 

رفتم تا بپرسم که چطور می شود به انترنت بی سیم وصل شد اما خانم مسوول گفت که در مقابل 24 ساعت انترنت رایگان در داخل ترمینل باید 10 یورو یا 15 دالر بدهم. با بی میلی برگشتم و به دوبی شکر کردم چون در هتلی که چند ما پیش اقامت داشتم در مقابل 30 درهم 72 ساعت انترنت رایگان را در اختیارم قرار داده بود. حالا این چیزی های را که مینویسم شاید بتوان از شهر استکهلم، سویدن همه را یکجا برای شما در انترنت پست  کرد. 

در کاراژ 307 نشته ایم تا باز خطوط هوایی ترکیه بیاید و ما را به اروپای شمالی و فرنگ ببرد. حالا دیگر بوی فرنگ و پری های زرد رنگ و بی حجاب را می توان به خوبی در این کشور اسلامی دید. واقعا نسل جدید ترک ها از اروپایی ها چیزی کم ندارند. از اندام گرفته تا سواد و فیشن و غیره. جایی که نشسته ام روبرویم مدیر وبلاگ "سوما " در موبایلش فلم می بیند و از عدد گاراژ مطمین نیست. میترسد پرواز را از دست بدهیم. ولی آنطرفتر دو پسر و دو دختر  سویدنی " پربازی" مینمایند. یک زن و مرد مسلمان با طفل شان که بیقرار است ، صحبت میکنند.مردی که کنارم نشسته است کتابی از پانولو کویلو میخواند و چند محصل هندی نیز به خانه زنگ میزنند تا از رسیدن شان تا این قسمت دنیا اطمینان دهند. راستی بهترین آب تلخ از کشور ترکیه را پرسیدم گفتند که راکی بهترین مشروب این سرزمین است که و بزرگترین بوتل آن از 50 یورو اضافه نیست. این ظالمی محصول عجب فروش دارد. من مسحور ترکیب و طراحی بوتل های این آب تلخ بودم و شاید حدود نیم ساعت ده ها بوتل از این محصول به فروش رسید. به عاید خالصی که نصیب ترکیه و تولید کنندگان شان فکر کردم و به ترکیه اسلامی ! جوابی نیافتم و دوباره برگشتم سرجایم تا پرواز را از دست ندهم.

حالا فکر میکنم کم کم بسوی دروازه دهلیزی میرویم که برای پرواز تکت ها ما را بررسی میکنند . شهر استاکهولم سویدن میرویم تا سردی شب اپریل را با برف و بارانش تجربه کنیم. چقدر خسته شده ایم و بی خوابیم. یک خواب نیاز است و فردا کنفرانس. جالب و هیجان انگیر. نماینده های افغانستان را حالا از هیجان خواب گرفته است. ببینیم چی می شود.

میدان هوایی استانبول ، 08:30 شب

هیچ نظری موجود نیست: